تو روزی با غم سنگین ز شهرم کوچ خواهی کرد
و من در پرنیان عشق شورانگیز به نرمی گریه خواهم کرد و در اوج افق فریاد خواهم زد
که ای عاشق ترین عاشق
سکوت یادها را یک زمان بشکن
به یاد اور تو روزی را کسی در عمق چشمان بلورینت
تمام هستی اش را جست وجو میکرد
به یاد اور مرا یک دم
نظرات شما عزیزان: